زندگی یعنی چکیدن،هم چو شمع از گرمی عشق
زندگی یعنی دویدن،بی امان در وادی عشق
زندگی یعنی لطافت،گم شدن در نرمی عشق
رفتن و آخر رسیدن،ر در آبادی عشق
می توان اندوه شب را از نگاه صبح فهمید
یا به وقت ریزش اشک شادی بگذشته را دید
می توان در گریه و ابر با خیال غنچه خوش بود
می توان آینده را در هر خزانی دید و آسود
می توان هر لحظه هر جا عاشق و دلداده بودن
پر غرور چون آبشاران بودن اما ساده بودن
زندگی یعنی چکیدن،هم چو شمع از گرمی عشق
اما .... عشق من راست بود ...خدایا عشق من صاف بود ...خدایا عشق من پاک بود ...خدایا پس چیست این همه آشفتگیم...؟! دل شکستم باز ...خدایا..؟! ره به رهی باز بستم ...خدایا...؟! گره بر گرهی سخت بستم ...خدایا...؟! من چه کردم که این چنین عذابم می دهی بارالاها...؟
با سلام دوباره
فرا رسیدن عید سعید نوروز را به شما دوستان گرامی تبریک گفته و از خداوند بزرگ سلامتی شمادوستان را خواستارم
به نا م خدا
با سلام
نظر به این که تعداد زیادی از شما دوستان به خصوص شما پسران گرامی درخواست کرده بودید که دوباره این وبلاگ کار خودشو شروع کنه باید بگم که
1- انشاالله اگر خدا بخواد از هفته آینده وبلاگ کار خودشو مجدد شروع میکنه
2-اگر میخواین که وبلاگ خوبی از کار در بیاد به کمک شما دوستان گرامی احتیاج است که با متن های خود ما را یاری کنید
پس تا هفته دیگر
به امید دیدار